- هوا حسابی سرد شده. من هم کت بافتنی خردلی رنگی رو که تازگیها خریدم و خیلی گرم و مهربونه رو پوشیدم و نشستم روی مبل. لیوان قهوه ام که از سفر هلیفکس دو سال پیش خریده بودم و روش عکس زیردریایی معروف هلیفکس هست (Discover the truth, the story and the legend of Peggy of the Cove) هم رو میز کناریم هست. کمی قهوه توش مونده که دیگه سرد شده و قابل خوردن نیست. دخترک یک ساعتی هست که خوابه. با باباش که امروز مرخصی بود صبح رفتند کلاس "Jolly Jumpers" و وقتی رسید خونه از خستگی بلافاصله خوابش برد. همسر ماشینش رو برده کارواش و بعد هم قراره بره کمی برای خودش لباس بخره. برای ناهار از اضافه‌مونده‌های عید شکرگزاری رو داریم و بنابراین آشپزی نمیکنم دیگه. البته باید گوشت بوقلمون رو یک جورایی برای حنا بهینه کنم چون از طعمش خوشش نیومده انگار. شاید گوشت بوقلمون رو ریش ریش کنم و سس ماکارونی بهش بزنم  هویج و لوبیاها رو هم خرد کنم  توش. اینطوری شانس اینکه گوشت رو بخوره میره بالا. 


- خبر خوب اینکه بلیط گرفتیم و دو هفته دیگه با حنا میریم دیدن خانواده. سفر در ایام کرونا ترسناکه البته و من هم دست تنها. کمی استرس دارم که حنا چطوری پرواز طولانی مدت رو تحمل خواهد کرد. ولی فکر کردم حنا یک سالش هم گذشت و هنوز مادربزرگ، پدربزرگ و داییش رو ندیده. اینه که بالاخره دل به دریا زدم و بلیط گرفتم. صندلی جلو رو رزور کردم که بتونم از بسینت نوزاد که خود هواپیمایی فراهم میکنه استفاده کنم. امیدوارم که حنا راحت بخوابه و سفر راحتی باشه. این چند روز مدام مارکت پلیس فیس بوک و آمازون رو چک کردم که یک بیبی کریر بخرم چون حنا خیلی سنگین شده دیگه و اگر بخوام در طول پرواز حملش کنم خیلی سخته. فکر کنم از اونها بخرم که مثل  کیفهای کمری بسته میشن و بچه روی پدش میشینه. باید یک چیزی باشه که بستن و بازکردنش هم آسون باشه. حالا یک چیزی دست دوم تو فیس بوک دیدم که گذاشته 15 دلار. فردا میرم میخرمش و خیالم از این پروژه راحت میشه. 


- این هفته سالگرد آشنایی من و همسره. یک روز Bed & Breakfast"  گرفتیم تو همون جزیره‌ای که همدیگه رو برای اولین بار دیدیم و رفتیم کوهنوردی. هوا البته قراره خیلی سرد باشه و حتی شب به صفر میرسه و با حنا دیگه نمیشه کوهنوردی رفت ولی تو همون دهکده کمی میگردیم و سوپ صدف "Clam chowder" میخوریم به یاد اون روزها.  بالاخره یک بهانه است که آدم از روزمرگی بیاد بیرون. 


- تو آمازون پرایم سریال "ER"رو نگاه میکردم که قدیمیه ولی به نظرم خیلی واقع بینانه‌تر از "Grey's Anatomy" ساختنش. از زمانی که دخترک وارد زندگی من شده، من خیلی دل‌نازک شدم. حتی دیدن اتفاقات بد توی سریالها روم اثر میگذاره. مثلاً تو همین سریال یک بچه‌ای رو نشون میداد که یخ زیر پاش شکسته بود و افتاده بود تو آب یخ. بعد دیروز ما رفتیم کنار اقیانوس قدم زدن و وقتی رو اسکله بودیم؛ مدام در پس ذهن من این بود که اگر الان زلزله بشه و یا چیزی بشه و حنا بیفته پایین تو آب؛ من چه غلطی میتونم بکنم. فکر کنم دیگه این سریال رو نگاه نکنم. کلاً هر سریالی که توش ممکنه اتفاق بدی بیفته رو نباید نگاه کنم، چون یک موردی پیدا میشه برای نگرانی. 


- دارم از خواب میمیرم. دیشب تا سه صبح خوابم نبرد. برم تا حنا بیدار نشده شاید بتونم یه چرتی بزنم. 

نظرات 2 + ارسال نظر
زری یکشنبه 25 مهر 1400 ساعت 03:50 http://maneveshteh.blog.ir

عزیزم امیدوار میایی ایران حسابی بهتون خوش بگذره و جز خاطره انگیزترین سفرهاتون بشه.
اوهوووووم من هم خیلی ذهنم درگیر شادی و رضایت هست. البته من اصلا تفکیک نمیکردم و یه جورایی دچار گیج شدن بودم اینکه میدیدم به قول تو یه عواملی که مهمترینش حضور بچه هام هست باعث شادی ام است اما رضایتمندی ندارم، بعد به خودم گیر میدادم که دقیقا چی ام هست؟ و مشکلم چیه؟ الان دیدم درست میگی اساسا این دو تا حس متفاوت هستند. من هم باید بیشتر روی این موضوع فکر کنم.
چه فکر خوبی کردی برای سفر یک روزه به محل آشنایی تون، خوشم میاد صادقانه میگی به هرحال یه راهی هست برا فرار از روزمرگی... میدونی الکی شعار نمیدهی که وااااو لحظه لحظه اش مثل اول هست و ما عاشقان سینه چاک فلان هستیم و بهمان.... واقعا همینه همه چیز عوض میشه فقط هنر کنیم بتونیم بهتر نگهش داریم. برات سفر خوبی را ارزو میکنم
راستی دوست داشتی از آشناییتون بگو

ترانه سه‌شنبه 20 مهر 1400 ساعت 16:16 http://taraaaneh.blogsky.com

چه نوشته خوبی بود. یک خونه دنج رو تصور کردم و تو که با بافتنی خردلی خوشگلت نشستی و داری قهوه می نوشی بعد حنا خانم با باباش از در وارد میشن.
چه کار قشنگی که میرین محل اشناییتون. امیدوارم بهتون خوش بگذره. و سفر به ایران هم که خیلی هیجان انگیزه.
مواظب خودت و حنا خانم باش.

مرسی ترانه جون. خیلی هیجان سفر رو دارم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد