این روزها نوشتن برام سخت شده. نمیدونم از کجا شروع کنم. دخترکم داره بزرگ میشه ولی هنوز نه خیلی تقلا میکنه برای چهار دست و پا رفتن و نه شروع به حرف زدن کرده. حتی از چند ماه پیش غغ غع کردنش هم متوقف شده. کمی سر و صدا میکنه ولی بیشتر اصوات هستند تا حروف. در عوض از چند روز قبل شروع کرده دهنش رو طوری حرکت میده که انگار میخواد حرف بزنه ولی هنوز صدایی بیرون نمیاد. راستش تا چند روز قبل مدام نگران بودم. نکنه خدای نکرده اوتیسم داشته باشه؟! نکنه خدای نکرده مثل دلارای نازنین اس-ام-ای داشته باشه. حتی حنا رو هفته پیش بردم فیزیوتراپی مخصوص کودکان. از دکتر کودکانش هم وقت گرفتم که یک معاینه بکنن. فیزیوتراپ که گفت حجم عضلاتش خوبه و فقط بچه ریلکسی هست و جای نگرانی نیست. دکتر کودکان هم برای یک ماه دیگه وقت دارم. 

 اما از پریروز تصمیم گرفتم که این نگرانیها رو بگذارم کنار. واقعیت اینه که همونطور که همه میگن هر بچه‌ای متفاوت هست و هرکدوم با سرعت خودشون میرن جلو. و اینکه بچه کمی دیرتر یا زودتر راه بره یا کمی دیرتر یا زودتر حرف بزنه دلیل بر هوش بالا و یا پایین بچه نیست. مثالش دو تا از دخترعمه های من که یکیشون یک ماه از من بزرگتره و در تولد اون من سر و مر و گنده ایستادم و اون هنوز نمیتونسته بایسته. الان این دختر عمه مسوول امور مالی یک شرکت بزرگه و کاملا هم سالم و سرحال. اون یکی دختر عمه هم اونطوری که نقل قول میشه تا یک و خرده‌ای سالگی اصلا حرف نمیزده و یک دفعه با یک جمله شروع به حرف زدن کرده. اون هم الان پزشک موفقه. تا بحال همه آزمایشها و معاینات حنا خوب بوده و دکترش هیچ موردی برای نگرانی تشخیص نداده پس تا وقتی که حنا در بازه رشدش هست نمیخوام نگران باشم. در عوض تصمیم دارم که از این روزها لذت ببرم. حنا این روزها دوست داره مدام بشینه. براش که آهنگ میذارم خودش رو تکون میده.باهام دالی میکنه و وقتی که سرحال باشه غش غش میخنده. خلاصه که اگر نگرانیها رو بتونم بگذارم کنار، کلی بودن باهاش لذت بخشه. 

البته همینکه این نگرانی ها تا این حد اذیت کننده و زیاد به ذهنم میاد هم خودش یک مشکل از جانب منه. فعلا که دخترک تماس چشمی کامل باهام داره و هیچ رفتار عجیبی که بخواد نشونه اوتیسم باشه از خودش نشون نمیده. تنها موردی که شاید جای نگرانی داشته باشه اینه که خیلی وقتها وقتی اسمش رو صدا میکنم بر نمیگرده و همچنان با اسباب‌بازیش مشغوله. از طرف من نگرانی بیشتر به این خاطر میاد که دخترداییم اوتیسم داره و من از نزدیک دیدم که چقدر میتونه سخت باشه. بخصوص که دختر دایی من اولش خوب بود و حرف میزدو بازی میکرد ولی تقریباً از دوسالگی همه چیز تغییر کرد و ناگهان عقبگرد داشت. 

پریروز به یک نکته دیگر هم فکر کردم و اون اینکه اگر خدای نکرده حنا مشکلی مثل اوتیسم  داشته باشه من هیچ کاری در حال حاضر نمیتونم براش انجام بدم. اینطور نیست که بتونم جلوش رو بگیرم. اگر قرار باشه نشانه هاش بروز کنه، بروز میکنه و تنها کاری که اونوقت از دستم برمیاد اینه که هر چه زودتر پروسه‌ها تراپی رو طی کنه و بهترین کمکها رو بگیره.حتی با جی که حرف میزدیم؛ گفتیم اگر خدای نکرده چنین چیزی بشه، خونه رو میفروشیم و یک آپارتمان کوچک میگیریم و بقیه پول رو صرف رسیدگی به حنا میکنیم.  

یک نکته دیگه هم اینه که حنا هر جوری باشه؛ چه خیلی باهوش و موفق، چه متوسط و معمولی و چه با یک سری مشکلات مثل اوتیسم هیچ فرقی درمیزان عشقی که من بهش دارم نخواهد داشت. بنابراین به خودم قول میدم حنا رو همونجوری که هست- با هر سطح توانایی که داره دوست داشته باشم و ازش انتظارات بی‌اندازه نداشته باشم. 
نظرات 10 + ارسال نظر
یاسی یکشنبه 12 اردیبهشت 1400 ساعت 14:55

اصلا ناراحت نباش...پسر من انقدر دیر راه افتاد که دیگه یه جماعتی نگران شده بودن ..چند تا دکتر کودکان برده باشم خوبه؟ هر کی یه نظری میداد و بدتر گیجم کرده بودن...هر بچه ای با بچه دیگه فرق داره...اصلا نمیشه با هم مقایسه شون کرد..

مرسی یاسی جون. واقعا همینطوره که اصلا نمیشه مقایسه کرد.

افق بهبود شنبه 11 اردیبهشت 1400 ساعت 05:24 http://ofogh139595.blogsky.com

البته فک کنم کرونا هم بی تاثیر نیست
حداقل به سن بچه ی من که دیگه باید روابطشون تقویت بشه و تو جمع باشن

درسته. دیروز حنا رو بردم پارک. انقدر با تعجب به بچه های دیگر نگاه میکرد.

افق بهبود شنبه 11 اردیبهشت 1400 ساعت 05:21 http://ofogh1395.blogsky.com

عزیزم درکت میکنم.من و فندق هم همین ماجراها رو داشتیم و داریم
منم خودمو تا مرز جنون بردم و هنوز برنگشتم
با اینکه به ظاهر همه چیز آرومه ولی به خلطر علائم مشکوکی که داشت همه ش میگم نکنه این آرامش قبل از طوفانه مخصوصا که بعضی بچه ها تا یک سنی عادی هستن و بعد میرن تو خاموشی
یه عالمه آرامش و ارزوهای خوب برای تو و دختر کوچولوت دارم
تنها چیزی که میتونم بگم اینه کار رو بسپار به متخصص و نه دانش ناقص و گوگلی با نگرانی های تشدید شده ی مادرانه
نه اینکه بی خیال باشی ها ولی متخصص بهتر ما میتونه کمک کنه

مممنون. این هفته گذشته خیلی چیزها بهتر شدن.دختر دایی من جزو اون دسته بود که عقبگرد داشت. یعنی مراحل رشدش تا یک و خرده ای نرمال بود و حرف میزد و ناگهان همه چیز عوض شد.
خدا همه بچه ها رو سالم و شاداب کنار مامان و باباهاشون نگه داره.

صحرا جمعه 10 اردیبهشت 1400 ساعت 23:57 http://Sahra95.blogsky.com

نمیدونم چرا حنا خطابت کردم ترنج*جان!

New mom :)

سما پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1400 ساعت 10:27

سلام.عزیزم از یه بچه 7ماهه چه انتظارایی داری.دختر من تا 15ماهگی نه سینه خیز میرفت نه چهار دست و پا.هیچی یه 15ماهگی بلند شد و راه رفت.حرفم تا 11ماهگی یکی دوکلمه میگفت بعد کم کم حرف زد.بچه براطرشوهرم تا دوسالگی حرف نمیزد.الان دیگه از نمیشه از برق کشیدش بسکه حرف میزنه.بزار همه چی به وقتش اتفاق میفته

مرسی سما جان برای اینکه این اطلاعات رو با من تقسیم کردی. باعث میشه که نگرانیم خیلی کمتر بشه.

صحرا پنج‌شنبه 9 اردیبهشت 1400 ساعت 03:15 http://Sahra95.blogsky.com

حنا جون پسر منم نزدیک چهارماهشه، بهت حق میدم که نگران باشی چون منم مدام تو منابع مختلف نگاه میکنم الان مثلا چه مراحلی رو بچه ام باید تکمیل کرده باشه انگار یه چک لیست ذهنی دارم که باید همه موارد توش تیک بخوره تا خیالم راحت بشه. این حرکت دهن که انگار میخواد یه چیزی بگه اما نمیگه رو پسر منم داره، من بهش میگم مامان جون کلمه ها رو که خوب ورز دادی وقتشه بدی بیرون دیگه :)) ولی هیچ صوتی بیرون نمیاد. به نظرم نگرانیت طبیعی هست و اتفاقا من طرفدار اینم که مادر آگاه باشه نسبت به این چیزا، و وقتی لازم شد نگران. قبلا توی وبلاگم نوشته بودم که یکی از آشناها، پسرشون خیلی تو حرف زدن و ارتباطات نسبت به سنش عقب بود، الان سه سالش شده هنوز نمیتونه بیشتر از جملات سه کلمه ای بگه و تازه به صرافت افتادن. نمیگم حتما مشکلی هست اما به نظرم اگه زودتر به فکر میفتادن پیشرفتش بهتر بود

باورم نمیشه که پسرکت 4 ماهه شده باشه. خدا برات نگهش داره. آره. بعضی از این نگرانی ها برای هر مادر و پدری هست. منم فکر میکنم که بهتره آدم زودتر به صرافت بیفته.

مرجان چهارشنبه 8 اردیبهشت 1400 ساعت 20:40

من به غیر از دختر خودم خیلیییی بچه دور برم بوده ازAsperger, وADHD, Gifted,... خیلی مطالعه داشتم، و بهت با اطمینان میگم که به هیچ وجه نگران بچه ۷،۸ ماهه که چهار دست و پا راه نمیره نشو!!!! اما بچه اگه هیچ وقت به اسمش عکس العمل نشون نمیده باید پیگیری کنی، اما اگه موقع بازی بعضی وقتها نه همیشه توجه نمیکنه کاملا طبیعی هست. و اینم بگم این نگرانی ها هم پروسه ای هست که همه ماها تا حداقل۳ سالگی درگیرشیم یعنی تا زمانی که بچه دیگه این قضایای حرف زدن ، راه رفتن،.... طی کنه واسه همینم هست که حال روحیت میگی خوب نیست. متاسفانه این نگرانی ها و پروسه(if, else ) که ما هی واسش برنامه ریزی میکنیم یه قسمت از مادرشدنه. حتی واسه مسایل نه چندان مهم مثلا من الان دخترم ۴.۵ ساله اش هست و ۲ ساله دارم در مورد مدرسه پابلیک، پرایوت، گیفتد، فرنچ و مانتسوری ... تحقیق میکنم و ۱۰۰ تا فروم خوندم و هنوز نمیدونم چیکار کنم.

ممنون ار راهنماییت مرجان عزیز. درسته. خودم خیلی نگران عکس العملش نسبت به اسمش بودم ولی دقت میکنم بیشتر این اتفاق وقتی میفته که چیزی توجهش رو جلب کرده. و یکی اولهای صبح بیشتر اینطوری هست. حالا 25 ام وقت دکتر دارم ببینم نظر اون چیه. ولی کامل تماس چشمی داره که خودش خیلی خبه.

مبینا چهارشنبه 8 اردیبهشت 1400 ساعت 11:09

ترنج عزیزم منم یک دختر ۱۰ ماهه دارم و نگراتیاتو درک می کنم کاملا ..دخترم تازه چار دست وپا میره .منم مث شما نگران بودم .دکترم بردمش ولی مشکلی نداشت. انکار دغدغه همه والدینه اینا .حساس نشو عزیزم

مرسی مبینا جون. آره. ما مادرها نگران نباشیم عجیبه.

اعظم 46 سه‌شنبه 7 اردیبهشت 1400 ساعت 12:58

ترنج جان چقدر حساسی تو این پست چقدر انگ بیماری به این طفلک چسبوندی چقدر بی خودی دل جی رو لرزوندی
بعضی از بچه های هفت ماهه حتی نمی تونند بشینند اما بعضی در نه ماهگی راه می رند
بر ا خودت سرگرمی درست کن تا به حنا خانم گیر ندی وعیب روش نزاری

مرسی اعظم جان. راست میگی. باید فکرم رو معطوف چیزهای دیگر کنم

taraaaneh سه‌شنبه 7 اردیبهشت 1400 ساعت 11:43 http://taraaaneh.blogsky.com

ترنج جان همه پدر و مادرها از این نگرانیها دارن. خوبه که نسبت به رشد حنا حساس باشی تا اگر نیازی باشه کمکهای لازم رو بهش بدی. ولی همونطور که گفتی همه بچه ها مثل هم نیستند و مراحل رشدی رو عین هم طی نمیکنن.
بهترین کاری که میتونی بکنی این هست که یک محیط غنی از محرکات براش فراهم کنی. زیاد باهاش بازی کنی و حرف بزنی و فشار نیاری که عکس العمل نشون بده. راستی حنا الان سنش چقدر هست؟

ممنون بابت راهنماییهات. اتفاقا فکر میکردم بخاطر نوع کارت اطلاعات خوبی در این زمینه داشته باشی و ممنون میشم هر نکته ای که به ذهنت میرسه بهم بگی.حتی اگر فکر میکنی باید زودتر برای کاری اقدام کنم بهم بگو. حنا الان هفت ماه و نیمه است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد