شیرین بازی های دخترک

گفتم برای این پست از کارهای حنا بنویسم که هم ثبت بشه اینجا و هم شاید یک لبخندی به لبتون بیاره. 

- حنا کم مونده بیست و شش ماهه بشه. انگلیسی و فارسی رو به نسبت خوب حرف میزنه ولی هنوز تو فارسی یاد نگرفته که اول شخص و دوم شخص رو اعمال کنه. مثلا" اگر ازش بپرسم سیب میخوری؟ جواب میده: سیب میخوری (بجای میخورم). جالبش اینه که بله نمیگه. اگر چیزی رو بخواد تکرار میکنه ولی دست به "نه" گفتنش خوبه و اگر نخواد یک "No" کشدار تحویل آدم میده. 

- اعداد رو تا بیست میشماره. هم انگلیسی و هم فارسی. اول انگلیسی رو یاد گرفت و بعد فارسی. بعد جالبش اینه که وقتی براش فارسی میشمردم گفتم چهارده، خودش شروع کرد بعدی ها رو اینطوری گفتن: پنج ده، شیش ده؛ هفت ده. راستش رو بخواهید قند تو دلم آب شد."قیافه مادرهایی که دارن پز بچشون رو میدن". 

- خوشبختانه هوش موسیقی حنا به پدرش رفته و نه من. عاشق موسیقیه. یوکولیلی رو بر میداره و ضربه میزنه و شعرهاش رو باهاشون میخونه. گاهی هم میاره میده به من که تو بزن، و وقتی بهش میگم بلد نیستم، به نظرش عجیب میاد. 

- اون روز با باباش داشتند نقاشی میکشیدن، جیسون براش اول یک خرگوش کشید. بعد بهش گفت که خوب، خرگوش گرسنه است. بیا براش یک چیزی بکشیم که بخوره. خرگوش چی دوست داره؟ بعد حنا بر و بر فقط نگاه میکرد. جیسون میخواست مثلاً راهنمایی کنه شروع کرد "کا کا کا" کردن که حنا بگه "Carrot" . حنا با خوشحالی گفت "کیک" 

- شبها که میخواهیم بخوابونیمش اوج شلوغ بازیهاش هست و هرکاری میکنه که نخوابه. گاهی که چراغ رو خاموش میکنیم شروع میکنیه به آواز خوندن. بعد یک شب که همینطور داشت برای خودش آهنگ *Old McDonald  رو میخوند گفت: 

Old Mc. Donald had a Daddy 

بعد خودش هم موند از چیزی که گفته بود و اینکه صدایی که ددی  در میاره چی میتونه باشه . ولی کم نیاورد و گفت:

Daddy says: بگل بگل بگل (همون بغل - بغل- بغل / فقط غ رو گ میگه) 

- خیلی مهربونه و معمولا از بغل و بوس کردن دریغ نمیکنه. یعنی گاهی در اوج گریه همسر بهش میگه که بهم بوس بده. گریه اش رو قطع میکنه، بوس میده و بعد دوباره گریه میکنه... 

- خیلی قایم باشک بازی دوست داره ولی همیشه فقط یک محل رو برای قایم شدن انتخاب میکنه. جالبیش اینه که میره تو اون محل می‎ایسته و چشمهاش رو میبنده و خودش هم شروع میکنه به شمردن... 

- شبها که میخواد بخوابه، میگذاریمش سر جاش. اون زمانی که کوچک بود، ما همیشه براش میگفتیم خوابهای خوب ببینی، خواب دلفین ببینی، خواب رنگین کمون ببینی و .... الان دیگه خودش دراز میکشه همه اینها رو تکرار میکنه و بهش اضافه هم میکنه، خواب داگی ببینی، خواب آیسان (دوستش) ببینی؛ خواب فیل ببینی.. 



*یک آهنگ برای بچه ها در مورد پیرمردی که مزرعه داره و در آوردن صدای اون حیوونها" 

نظرات 5 + ارسال نظر
رضوان چهارشنبه 21 دی 1401 ساعت 19:38 http://nachagh.blogsky.com

نوه من عسل جون پنج روز است که بیست و شش ماهه شده.او نیز خوب شعر میخونه.و لالایی را با موبایل من که از آپارات میگیرم،میخونه تا خوابش ببره.من و او هم غرق لذت میشیم و بغل را بگل میگه.این پست را کپی کردم ارسال کردم برای عروس گل ام.
خیلی خوب نوشته ای

خدا نوه شما رو براتون نگه داره. مادربزرگها خیلی با نوه ها عشق میکنن. طفلی بچه من که فقط مادربزرگش رو تو تلفن میبینه. مادر همسرم هم متاسفانه از دنیا رفتن.

لاندا یکشنبه 15 آبان 1401 ساعت 22:15

ای جان دلم. چه قدر خوب حرف میزنه ماشالله. من شنیده بودم بچه های دو زبانه دیرتر حرف میفتن، ولی حنا خیلی خوبه
شمردنش هم خیلی عالی بوده. اینا رو تو مهد یاد میگیره یا خودت باهاش کار می کنی؟
طبیعتا فارسی رو خودت کار می کنی

مرسی لاندا جون. منم فکر میکردم حنا دیرتر زبون باز کنه ولی خوب شروع کرد. شمردنش رو معمولا از هر پله که بالا و پایین میریم با هم میشماریم. یک بار فارسی و یک بار انگلیسی. ولی تو مهد هم خیلی خوب یادشون میدن. مثلاً الان رنگها رو بهشون یاد دادن ... من هم فارسیش رو بهش یاد میدم...
مهدشون در کل خیلی خوبه. اگر موضوعی رو بخواهی با بچه کار کنی، بهشون بگی اونها هم سعی میکنند که تو مهد راجع به اون موضوع حرف بزنند. مثلا من الان دارم روی پاتی ترینینگ حنا کار میکنم و چون بهشون گفتم، اونها هم تو مهد میگذارند رو پاتی بشینه و کتابهای راجع به این رو میخونند.

منجوق شنبه 14 آبان 1401 ساعت 04:10 http://manjoogh.blogfa.com

فداش
واقعا پست حال خوب کنیه

ممنون منجوق عزیز.

آبی چهارشنبه 11 آبان 1401 ساعت 23:37

عزییززم چه نازه

ممنون.

زری.. چهارشنبه 11 آبان 1401 ساعت 21:52 http://maneveshteh.blog.ir

ترنج مررررسی از این پست، واقعا خوب بودند.
هزار ماشااالله به حنا، بنظرم خیلی بچه باهوشی اومد. من اصلا الکی این را حرف نمیزنم و معمولا همیشه فکر میکنم بچه ها تو یه رِنج شبیه هم هستند ولی الان در مورد حنا بنظرم اومد هوشش بیشتر از همسن هاش هست. خیلی جالب بود برام که تو شمارش اعداد متوجه مفهوم عدد هست و میگه پنج ده! برای این سن خیلی زیاده این درک از عدد. ببین خیلی بچه ها میشمردند ولی وقتی دقت میکنی متوجه میشی درک درستی از اعداد ندارند.
ددی سیز بگل بگل :))))))
قایم باشک بازی را بچه های من هم همینطوری شروع کردند هاهاها
خدا نگهدارش باشه

ممنون زری جون. هر بچه ای در زمینه هایی خوبه و در زمینه هایی نه. حنا مهارتهای کلامی و ریاضیش خوبه به نظرم ولی کلا مهارتهای حرکتیش نیاز به کار داره...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد