ساعت 8- همه جا امن و امان است.

اول از همه اینکه نتیجه آزمایش ژنتیک اومد و ریسک پایین بودم. خیلی خوشحالم. ولی ته دلم هم میترسم. چرا واقعاً حتی با بررسی دی-ان-ای نمیتونن صددرصد بگن که مثلاً ریسک داون سیندروم نیست؟ چرا همش احتمالات میدن.  احتمالاً از شکایت و ... میترسن. مثلاً به یکی بگن که همه چیز خوبه و در نهایت بچه سندروم داون داشته باشه. ولی واقعا کاش یک جواب نهایی بود که همه چیز خوبه. شاید هنوز برم اولتراساند ان-تی رو انجام بدم. هرچند که دکترم فکر میکنه لازم نیست و چون تست نیپت رو انجام دادم؛ هزینه این تست رو هم که اصولا مجانیه رو باید بدم که حدوداً سیصدوپنجاه دلار اضافه است. ولی خیال راحت از همه چیز مهمتره دیگه. نیست؟ 


دیگه اینکه جنسیت بچه رو هم فهمیدم که دقیقا برعکس اون چیزی بود که فکرش رو میکردم. حدسش رو میگذارم به عهده خودتون. 


مادر شدن خیلی ترسناکه. هرچقدر میگذره، انگار این دفعه همه چیز بطور واقعی داره پیش میره و من کلا میترسم. جیسون میگه این رفتارت نگرانم نمیکنه. کلاً من اینطور هستم. مثلا وقتی جیسون بهم پیشنهاد ازدواج داد، من قبول کردم ولی بعدش انقدر ساکت بودم و تو خودم رفته بودم که بیچاره کلی ترسیده بود که نکنه نظرم برگشته. الان هم همینطوره. مادر شدن واقعی شده و   من نگرانم مادر خوبی نباشم. از عهده‌اش برنیام. خسته بشم. با بچه‌ام ارتباط خوبی نداشته باشم. از من متنفر باشه یا من نتونم دوستش داشته باشم. دعوا کنیم با هم. نمیدونم. ترسناکه دیگه - نیست؟ 


نظرات 7 + ارسال نظر
x چهارشنبه 6 فروردین 1399 ساعت 14:28 http://malakiti.blogfa.com

یعنی فکر می کنی مامان خوبی نشی ؟
همه ی ادم ها با هم لحظه ی خوب و بد دارن تو بهترین مامان دنیاهم باشی بازم دلیل نمیشه همیشه خوب و خوش باشی با فرزندت ,لحظه های خوب و بد کنار هم هستن و مکمل هم
اگر بگم چقدر در روز با مادرم بحث می کنم هیچ کس باورش نمیشه ...انقدر ادم هایی هستیم با روحیات و عقاید متفاوت که کنار هم بودنمون خیلی عجیبه اما باز هم همدیگه رو خیلی دوست داریم

خوبه که آدم یادش باشه که دوست داشتن خیلی مهمه

لطافت‌ های روح یک خانووم سه‌شنبه 5 فروردین 1399 ساعت 21:25 http://l-r-y.blogsky.com

منم فکر میکنم مادر شدن ترسناکه و خیلی وقتا فکر میکنم دلم نمیخواد همچین ریسکی بکنم.

ایشالا نی‌نی شما به سلامتی دنیا میاد

همیشه ترس با آدم هست. من از وقتی بچه گربه آوردم ترسم کمی ریخته.

Kindgirl یکشنبه 18 اسفند 1398 ساعت 10:37

خدارو شکر نتیجه ازمایش خوب بوده، و خیالتون دیگه راحت شده این سه ماه اول بگذره کلی از نگرانی ها کم میشه برای ارامش نینی و خودتون تلاش کنین ، یوگا خیلی مفیده هم روحیتون خوب میشه هم بدنتون آماده تر میشه برای زایمان البته بعد ١٨هفته اگه پزشکتون تایید کنه میتونین انجام بدین
راجع به دغدغه های مادری هم طبیعیه فکر میکنم همه افرادی که ذهن دغدغه مند دارن دچار این وضعیت میشن کلا تو بارداری بخاطر تغییر هورمونها وضعیت روحی هم به هم میریزه یکم نگران نباشین
انشالله نینی خانم صحیح و سلامت میاد پیشتون

ممنونم.امیدوارم همه چیز به خوبی و خوشی پیش بره.

مبینا شنبه 17 اسفند 1398 ساعت 09:03

چه خبر خوبی که همه چیز احتمال قوی اکی هست .منم علیرغم نیپت .ان تی هم انحام دادم که نتیجه خوب بود و احتمال داون بازم کمتر شد و هفته ۱۹ هم سونو هدفمند انجام دادم که اونم خوب بود . دکترمم گفت هر کاری تونستی انجام دادی دیگه اینقد نگران نباش . چیکار کنم وقتی ۴۰ سالگی بارداربشی استرس و نکرانیها خود به خود بالا میره . درکت می کنم عزیزم .الانم که نگرانی کرونا اضافه شده متاسفانه . بارداری و شاغل بودن در کادر درمان و ... امیدوارگ روزهای خوش و ارامش برسه زودتر

دقیقا. ممنون که درکم میکنی.

زری جمعه 16 اسفند 1398 ساعت 03:37 http://maneveshteh.blog.ir

خب من فکر میکردم بچه ات پسره که الان فهمیدم اشتباه بوده حدسم:)
بنظر من هم بجای اینکه بروی آزمایش را بدهی بیخیال اون بشو و سعی کن با صحبت کردن با دیگران مخصوصا دوستانی که ریلکس هستن و یا تفریحات خوب و نرمش و .... ذهنت را منحرف کنی میدونی اگر قرار باشه به این نگرانی ها و حس هات بها بدهی رسما بیچاره میشوی چون این قصه سر دراز دارد این آزمایش را بدهی بعدش یه چیز دیگه پیش میاد بعدا که بچه دنیا بیاد هر روز یه داستانی داری و ...... پس همین الان بیا با این حست مقابله کن و بمرور خودت را از بازی نگرانی و .... بکش بیرون. بائر کن با انجام این یکی آزمایش کار تو تموم نمیشه و باز یه چیز دیگه سر در میاره.
در مورد اینکه گفتی نگرانی و حس میکنی مادر بدی میشی و ..... ببین من اصلا بهت نمیگم تو هیچکدام از اینها نیستی یا یه مادر خیلی خوبی هستی! اما واقعیتش اینه همه ی ما همه ی اینها هستیم. در عین حال که خوبیم و برا بچه مون از جونمون مایه میذاریم حتما اشتباه هم میکنیم و یه جاهایی ناخواسته بهش صدمات روانی هم شاید بزنیم اما خب آیا چاره ای دیگر داریم؟ جز اینکه فقط سعی کنیم روزبروز آگاه تر بشیم؟

حدس خود منم اشتباه بود. تقریبا مطمئن بودم پسره.
در مورد نگرانیها باهات موافقم. کلا آدم باید کمی آسون بگیره.

ترانه پنج‌شنبه 15 اسفند 1398 ساعت 05:57 http://taraaaneh.blogsky.com

ترنج جان هر کاری رو که به آرامش فکرت کمک میکنه انجام بده. حتی اگر دکتر بگه ریسکش اینکه بچه مشکلی داشته باشه پایینه. من فکر میکنم بچه دختره؟ درسته؟
بله مادر شدن ترسناکه.برای همینه که از همین حالا باید روی رابطه ات با جیسون کار کنی.

بچه دختره. چه خوب حدس زدی. دقیقا مادر شدن ترسناکه.

لاندا پنج‌شنبه 15 اسفند 1398 ساعت 02:30

دختره؟

نگرانی هات دیگه مادرانه شده

آره لاندا جون. دختره. :)
چقدر خوب حدس زدین.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد