امروز جمعه است و از خونه کار میکنم. البته کار نکردم خیلی.  نشستم فیلم دیدن و چیپس خوردن. مدتی هست که اصلا کنترلی روی نفس اماره ندارم و داره هرچی دلش خواست جولان میده. از همین تلویزیون تماشا کردن امروز بگیر تا ... البته ده روزی بود که خیلی خوب کار میکردم ولی از پریروز ورق برگشته و دوباره تو مه غوطه‌ور هستم. چی میشه که اینطور میشم؟ نمیدونم؟ بیست و ششم ماه بالاخره وقت دارم که برم تست برای ای-دی-اچ-دی بدم. هرچقدر که بیشتر درباره‌اش میخوانم بیشتر مطمئن میشم که بیشتر سالهای بزرگسالیم دچار اختلال نقص توجه بودم. مثلا همین الان که این دو خط بالا رو نوشتم، رفتم دوباره سرچ کردم درباره اش. بعد فکر کردم چون  دوشنبه تعطیله بهتره پیام Out of Office  رو فعال کنم. بعد تا رفتم اون کار رو انجام بدم، فکر کردم به همکارام هم پیام بدم که یادشون نره. بعد تا ای-میلم رو باز کردم گفتم باید کار کنم و تا خواستم شروع به کار کنم رفتم وبلاگ یک کسی رو چک کردن و بعد یادم افتاد که داشتم اینجا مینوشتم. الان هم اعصابم خرده. چون باید کار کنم و عوض کار کردن دارم اینجا مینویسم و حتی نمیدونم که از چی میخوام بنویسم. باید برای زیر پام تو خونه یکی از این زیر پایی های نرم سفارش بدم چون پام کامل به زمین نمیرسه و یک جورهایی کمر درد میگیره. (دوباره وسط این نوشته رفتم و یک کار دیگه انجام دادم و برگشتم!)

اسم فیلمی که امروز دیدم Look Both Ways هست که فیلم خوبی بود. فیلمی نیست البته که بخواهم دوباره نگاه کنم ولی پایان خوبی داشت و مهربون بود و به نظرم پیام خوبی هم داشت. 

دیگه نمیدونم از چی بنویسم چون تمرکز کردن برام سخته. یک دو تا کورس هست که باید برای شرکت بگذرونم. برم حداقل اونها رو گوش کنم که کار مفیدی انجام داده باشم. 

نظرات 1 + ارسال نظر
ترانه جمعه 13 مرداد 1402 ساعت 16:27

خوبه که تست بدی.
موقتیه حالت. بارها اینطوری شدی و بعد دوباره انرژی پیدا کردی و شروع کردی. به این دوره ها شاید نیاز داری برای جمع کردن انرژِی.

درسته ترانه جون. دارم فکر میکنم این حالتها حتما یک نفعی برای من داره که دچارشون میشم. سعی میکنم که نقششون رو در رفتارم بفهمم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد