قرص دزدی - مادر شاغل

امروز بازدهم در حد مورچه هم نبود. کلی وقت تلف کردم سر کار و سر هم یک ساعت کار کرده باشم یا نکرده باشم، خدا میدونه. اصلاً نمیتونستم تمرکز کنم و انگار در مه شناور بودم. در آخر در کشو رو باز کردم و یکی از قرصهایی که از همسر کش رفته بودم، خوردم. قرصهای دزدی چی هستند؟ قرصهایی که از همسر کش رفتم، یک قرصیه که دکترش برای ADHD براش تجویز کرده. قرصها رو هم دقیقا کش نرفتم. موضوع اینه که دکتر همسر بهش یک سری قرص تجویز میکرد برای تمرکز و چون داشت دوز مناسب رو پیدا میکرد، هر هفته دوزها رو تغییر میداد و در نتیجه همسر یک عالمه قرص داشت که مصرف نشده بودن. اون قرصهای مصرف نشده رو من قرار بود برگردونم داروخانه که معدوم بشه ولی در نهایت تصمیم گرفتم که نگهشون دارم. دلیل اینکه وسوسه شدم چی بود؟ اینکه در خیلی از فیلمها، یکی از آدمهای توی داستان شروع میکنه Adderall یا Ritalin  خوردن و یک دفعه بازدهیش صدبرابر میشه. البته میدونم که این قرصها اعتیادآور هم هستند و مصرفشون چندان جالب نیست-بخصوص که یواشکی هم باشه-ولی خوب دیگه. این تصمیمی بود که گرفتم و تا الان که چند ماهی از داشتن قرصها میگذره نهایتا دو یا سه بار ازشون استفاده کردم. حالا اگر بخوام از اثرش بگم: راستش مثل همه چیز در فیلمها اغراق شده است و اینطوری نیست که آدم رو تبدیل به خدای تمرکز کنه ولی برای من اثر داره و تمرکزم کمی بهتر میشه. ولی در کنار تمرکز بهتر، کمی حالت تهوع بهم میده که احتمالاً بخاطر اینه که دوز برای من تعیین نشده و البته مرتب هم نمیخورم که بدنم بهش عادت کنه. بنابراین نتیجه‌گیری من تا الان این بوده که اگر بتونم بدون قرصها تمرکز کنم خیلی خوبه ولی در مواقعی مثل امروز که اصلاً نمیتونستم کار کنم، شاید استفاده از قرصها کمی کمک کنه. 


امروز که یادداشت ترانه رو میخوندم درباره پدر و مادرهای شاغل و  بچه‌های مدرسه که دلشون برای خونه تنگ میشه، با خودم فکر کردم که چند ساعت از روزهای من با حنا صرف میشه و به این نتیجه رسیدم که نه به مقدار کافی. مثلاً صبحها معمولا حنا رو بین هفت تا هفت و نیم بیدار میکنیم و تقریباً یک ساعت وقت باهاش داریم که بیشتر صرف آماده کردن اون برای مهدکودک و صبحانه خوردن و .. هست تا وقت باهاش گذروندن. تازه قسمتی از وقت هم با همسر تقسیم میشه. مثلاً وقتی من دارم صبحانه رو آماده میکنم، همسر حنا رو بیدار میکنه و لباس میپوشونه. روزهایی که من صبح زود جلسه دارم که خیلی بدتره و گاهی نهایت وقت من با حنا، چند دقیقه‌ای هست که بغلش میکنم برای خداحافظی. عصرها اوضاع تا حدی بهتره. روزهایی که من میرم دنبال حنا، معمولا اول میریم بستنی میخریم. بعد میریم رو نیمکت پارک میشینیم و با هم بستنی میخوریم. بعدش هم به نگاه کردن به غازها و سنگ انداختن تو آب و در نهایت سرسره و تاب میگذره. حدود شش و نیم برمیگردیم خونه. بعدش برنامه آماده کردن شام و شام خوردن هست تا هفت/هفت و نیم. بعدش هم معمولا با همسر و حنا سه تایی میریم اتاق حنا و کتاب میخونیم و حدود هشت/نهایت هشت و نیم که  دیگه میخوابه. یعنی روزهای خوب تقریبا سه ساعت وقت داریم که با هم باشیم و معمولا حداقل دو ساعتش رو با هم هستیم. البته روزهایی هم هست که همسر حنا رو برمیداره و من برای خرید میرم یا میرم آرایشگاه (ماهی یک بار)، یا وقتهایی که کلاس میرفتم بعد از کار  و اون روزها گاهی فقط نیم ساعت با حنا وقت میگذرونم وگاهی هم خونه میرسم و میبینم خوابیده. شاید اگر میانگین بگیریم در بیست و چهار ساعت شبانه روز، من دو ساعت وقت مفید با دخترم میگذرونم  و این کافی نیست. باید راهی پیدا کنم که این زمان رو بهبود ببخشم. 





نظرات 3 + ارسال نظر

یه بار من با همین موضوع و تنش احساسی که داشتم توی وبلاگم نوشتم
و میدونم از ذهن و قلب همه ی مادرای شاغل گذشته
من واقعا قلبم میشکنه
امیدوارم روزای خوبتری در پیش باشه برای تو برای حنا برای همه مون

ممنون افق بهبود عزیز. البته من معتقدم که مهد برای بچه برای رشد اجتماعیش خوبه. ولی شاید با ساعات کمتر مثلاً 5 ساعت در روز خیلی بهتر میبود.

صحرا سه‌شنبه 19 مهر 1401 ساعت 22:03

سلام ترنج جان، چه خوب که دوباره مینویسی
منم وقتی خونه میام ۵:30 میشه دیگه تا وقت خواب پسرک باهاش وقت میگذرونم. آخر هفته ها هم کلا با پسرک میگذره، کارای دانشگاه رو معمولا بعد خواب پسرک انجام میدم و اگه خسته باشم صبح زود ۲ و ۳ به بعد بیدار میشم و انجام میدم. سعی میکنم بیشتر وقت بذارم براش تا جایی که ممکن باشه، گاهی هم نمیشه که خب یکم عذاب وجدان میگیرم

ترانه پنج‌شنبه 14 مهر 1401 ساعت 19:08

قهوه کمک نمیکنه به تمرکزت؟
باز ۴:۳۰ زیاد بد نیست . بجه های ما مه بعضی ها تا ۶ میمونن☹️

سلام ترانه جون. نه قهوه هیچ کمکی نمیکنه. من تا از کار در بیام و برسم مهد حنا میشه نزدیکهای 5 ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد