حال دلم خوب نیست. شاید علتش هورمونها باشه. به برکت آی-یو-دی دیگه اصلاً هیچ ایدهای از اینکه الان در چه مرحلهای از سیکل زنانگی هستم ندارم. حس میکنم شاید نزدیک پریودم باشه. شاید هم علتش این فیلمها و سریالهایی هست که این چند وقت دیدیم و باید دیدنش رو متوقف کنم. مثلا ویکند با جی فیلم Rewind رو نگاه کردیم که خیلی اعصاب خردکن بود. این روزها سریال Ozark رو نگاه میکنم که اونهم بسیار خشنه. دیشب دیگه وقتی داستان این دفعه Human's of New York رو خوندم دیگه نمیتونستم جلوی خودم رو بگیرم و کلی گریه کردم. امروز صبح هم یک ویدیو تو گروه خانوادگی دیدم مربوط به کوی دانشگاه که داشتن دانشجوها رو دست بسته از ساختمون خوابگاه پرت میکردن پایین. دوباره اعصابم کلی داغون شده و نمیدونم چطور جلوی اشکهام رو بگیرم. البته خیلی طبیعیه که آدم با دیدن چنین قساوتی عکسالعمل نشون بده. روح آدم با دیدن چنین چیزهایی به درد نیاد، یعنی مرده. ولی واقعا دیگه تحمل دیدن اینهمه تاریکی در آدمها رو ندارم. همش فکر میکنم چطور ممکنه چنین چیزهایی در دنیا اتفاق بیفته؟! چطور ممکنه یک آدم انقدر پست بشه؟ ! فکر میکنم واقعا چرا حنا رو به این دنیای پر از خطر و درد آوردم و واقعاً جوابی جز خودخواهی براش متصور نیستم.
فکر کنم باید یک مدت از همه این چیزها فاصله بگیرم و فقط چیزهای خوب و خوشحالکننده ببینم. میدونم خودگولزدن هست ولی برای ادامه دادن نیاز دارم که یک مدت از چیزهای منفی دور باشم.
منهم امروز خیلی حالم درد گرفت. خبرای بد مرتب از ایران میرسه و آدم دلش برای مردم آتش می گیره. گاهی احساس بدی می کنم بیرونم! یادم میره چقدر سخت و با چه بهای گزافی تونستم بیام بیرون.
بهرحال فکر خوبی کردی. منهم تا مدتی دیگه خبرای بد را نخواهم خوند بخصوص وقتی بقول تو کاری از دستم بر نمیاد.
حتی گاهی در موردشون رک می نویسم ولی چه فایده؟
گلم کتاب و فیلم باید حال رو خوب کنه.کم گرفتاریم،بشینیم خودآزاری هم بکنیم.الان سریال های خوبی هست.مارولس میس میزل،this is us,big bang theory. سریال با تم خانوادگی و شاد ببین.
حق داری...آدم از سنگ و سیمان که نیست ...عواطف آدم از دیدن این صحنه های خشن واقعا جریحه دار میشه...همونکه یه مدت از هر چی اخبار منفیه دوری کنی و حواست به نکات مثبت زندگی معطوف بشه خیلی خوبه...
ترنج جان، اون دنیای خشن و منفی همیشه اون بیرون هست،چه تو بهش توجه کنی چه نکنی، پس چرا خودتو درگیر بکنی
فکر میکنم هورمونها خیلی رو روحیه تاثیر میذاره، برای من هم بالا و پایین زیاد داره حالت روحیم، اما چیزی که به من خیلی کمک کرده من با سه تا از همکلاسیام یه گروه چت داریم از وقتی پندمیک شروع شده،توش حرف میزنیم از همه چی، از دانشگاه، گاسیپینگ همکلاسیا ؛)، درددل، روحیه دادن، نظرسنجی در مورد چیزای خیلی معمولی. اونجا تنها جاییه که فارغ از دغدغه های مادری و خانوادگی، حس میکنم خود قدیمم هستم. نمیدونم اگه برا تو همچین چیزی مصداق داره شاید کمک کنه به حالت
ما چند تا از این گروهها داریم ولی توش هیچ حرف واقعیی زده نمیشه راستش. یک گروه که فقط ویدیو میذارن. یک گروه دیگه سوت و کور..
ترنج جان من چند سالی هست خودم را از اخبار و شبکه های خبری دور نگه میدارم، با اینحال باز هم یه وقتهایی تحمل و کشش ندارم و حسابی مودم میاد پایین. من هم همیشه فکر میکردم روش احمقانه ای را در پیش گرفتم اما خب واقعا کار دیگه ای از دستم بر نمیاد
نه. روش خوبیه. وقتی کاری از دست آدم برنمیاد چکارش میشه کرد.
ترنج جان فیلمهایی که میبینیم و کتابهای که میخونیم قسمت مهمی از دنیامون رو میسازن. توی دنیا چیزهای خوب هم زیاداتفاق می افته ولی تمایل شبکه های اجتماعی این هست که منفی ها رو نمایش میدن. کار خوبی میکنی که دیدن این جور برنامه ها رو متوقف میکنی.
کلی سریال شاد و سرگرم کنند هست برای دیدن.
باهات موافقم ترانه جون. باید دیدم رو روی نکات مثبت معطوف کنم.